تنهات گذاشتم امشب میدونم
دلتو شکوندم امشب میدونم
چشماتو بارونی کردم امشب میدونم
باورت به من کم شد امشب میدونم
رفته بودم برات ماهی احساسم رو بگیرم ندونستی
رفته بودم برات از باغچه دلم گل رز بچینم ندونستی
رفته بودم با یاد تو یه سر به جزیرمون بزنم ندونستی
رفته بودم از پرنسسم با همه با غرور بگم ندونستی
نظرات شما عزیزان:
tabasom 
ساعت15:20---23 مهر 1392
چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار خیانتش
همه وجودت له شده ....
marjan
ساعت16:13---19 شهريور 1392
امشب
در يك خواب عجيب
رو به سمت كلمات
باز خواهد شد
باد چيزي خواهد گفت
سيب خواهد افتاد،
روی اوصاف زمين خواهد غلتيد،
تا حضور وطن غايب شب خواهد رفت
سقف يك وهم فرو خواهد ريخت...
آریا عزیزم دوریم از هم ولی بهت قول میدم امشب من وتو باهم به جزیرمون میریم.کلبمونو پر از رز سفید میکنیم.دیگه نباید خالی باشه.کلبه ما دیگه بی روح نیست.پره از رزهای سفیدیه که از جزیره چیدیمشون.آریا من کنار ساحل منتظرت می مونم.کلبه انتظارمونو میکشه ...
پاسخ:مرجانکم آره
آره عزیزم ما باهم میریم.با دستامون گلای رزسفیدو میچینیم آره باهم وکلبمونو ازاونا پر میکنیم.من و تو هستیم این ینی همه دنیا به همین سادگی عزیزدلم.روح کلبمون حتی آسمونم حسرتشو میخوره روح کلبمون منم و نفسهای تو
و چقد قشنگه منتظر تو بودن. قشنگه...
پاسخ:امشب میخوام بازم از تو با ستاره ها بگم
ستاره هایی که سوسو میزنن چشمک میزنن و گوش میکنن به این ترنمم ترنمی که افسون تو
اونا رو بهو جد آورده آره عزیزم مشتاقت شده ان
از سفرمون گفتم از جزیرمون و از کلبمون آه بهشون گفتم باتو همراه بشن و آوازم با تو عکس گرفت جاودانه...
marjan
ساعت0:13---19 شهريور 1392
لـج میکنم ...
بداخلاق میـــشم!
نه چیزی میبینم،
نه چیزی میشنوم،
نه چیزی میگم!
دست خودم که نیست
تو که نباشی،
زندگی
بـــــــــــــــایــــــــــ د
به کامِ من تلخ بشــه ..!
پاسخ:............................................................................
شکسته
ساعت13:07---17 شهريور 1392
قشنگ و زیبا مثل همیشه
.gif)
پاسخ:عزیزم خوشحالم که پسندیدی
ن : آریا
ت : شنبه 16 شهريور 1392
ز : 13:13
| 
آمار
وب سایت: